هر چیزی را که به داستان تعلق ندارد، کنار بگذارید. منطق درونی هر داستانی تا حد زیادی این تعلق یا عدم تعلق را نشان میدهد. هر انتخاب شما در کارتان تمرکزی را به وجود میآورد و در آن خط مشیای را ایجاد میکند؛ منظورم تکتکِ کلمههایی است که انتخاب میکنید. ایدهها و شخصیتها تنها وقتیکه […]
Archives for فوریه 2015
سلام کتاب – ۱۷۸ (چتری برای همه)
من پیشتر هم چندین بار درباره لزوم داشتن صنفی برای ادبیات داستانی که هم از دولت مستقل باشد و هم از اپوزیسیون و شبهاپوزیسیون سیاسی، حرف زدهام. این چیزی است که در همه کشورهای توسعهیافته و صاحبادبیات وجود دارد و اصولا گفتن این نکته که «داشتن چیزی مثل صنف یا سندیکا که مستقل از دولت […]
سلام کتاب – ۱۷۷ (شنیدنِ صدای نفس)
پیرل هاگریف / کاوه فولادینسب وقتی در داستانتان از آدمها مینویسید، نمایش قدرت و مهارتتان در این است که آنها را جوری ساخته و پرداخته کنید که آدمهایی زنده به نظر برسند. شما نمیخواهید یک عروسک خیمهشببازی یا یک آدمآهنی یا نمونهای انتزاعی و قابل تعمیم به همه یا صورتکی تخت و تکبعدی را ارائه […]