کاوه فولادی نسب

وبسایت شخصی کاوه فولادی نسب

  • کاوه فولادی نسب
  • یادداشت‌ها، مقاله‌ها و داستان‌ها
  • آثار
  • اخبار
  • گفت‌وگو
  • صدای دیگران
  • کارگاه داستان
    • جمع‌خوانی
    • داستان غیر ایرانی
    • داستان ایرانی
  • شناسنامه
  • Facebook
  • Instagram
کانال تلگرام

طراحی توسط وبرنو

سمیره‌ها

28 آوریل 2019

نگاهی به مجموعه‌داستان «متغیر منصور» نوشته‌ی یعقوب یادعلی، منتشرشده در تاریخ 28 اسفند 1397 در روزنامه‌ی اعتماد
نویسنده: ابوالفضل آقایی‌پور


متغیر منصور مجموعه‌داستانی به قلم یعقوب یادعلی و متشکل از شش داستان است که هریک فرم روایی و زبان منحصربه‌فردی دارد؛ داستان‌هایی که به‌رغم این تفاوت‌ها، به‌واسطه‌ی رشته‌ی ظریفی از  اشتراک مضمون که وجود خلائی همیشگی در پیشنیه‌ی شخصیت‌های همه‌ی داستان‌های مجموعه است، نهایتاً یک کل منسجم و مجموعه‌داستانی یک پارچه را می‌سازند. به نظر می‌رسد که این هماهنگی و درهم‌تنیدگی در داستان‌های «میت»، «متغیر منصور» و «سمیره‌ها» نمود بیشتری پیدا می‌کند.
یادعلی در داستان «میت» با طراحی ساختاری نو برای داستان و ایجاد لحنی طنزآلود، جهانی را تصویر می‌کند که همه‌چیز به شکلی تلخ و تناقض‌آمیز در حال استحاله است. انتخاب این ساختار از همان ابتدا قلاب را در ذهن خواننده می‌اندازد، او را به دنبال خود می‌کشد، و حرف نویسنده را ذره‌ذره به ذهن و روح او منتقل می‌کند.
«متغیر منصور» از آن داستان‌هایی است که باید بعد از اتمام و مواجهه با پایان غافلگیرکننده‌ی آن، برگشت و چندباره آن را خواند. در خوانش‌های بعدی است که دلیل کارها و رفتارهای شخصیت اصلی و انتخاب هوشنمدانه‌ی زبان راوی اول‌شخص داستان، از سوی نویسنده برای مخاطب روشن می‌شود و ابعاد جدیدی از داستان مجال بروز پیدا می‌کند.
«سمیره‌ها» داستان درخشان و شگفتی است که «عروسک چینی من» هوشنگ گلشیری را در ذهن تداعی می‌کند. این داستان جهان منحصربه‌فرد خودش را دارد؛ جهانی عمیق، غریب و پر از ریزه‌کاری‌های دقیق و ایده‌های بدیعی که با اجرایی خلاق و پخته، ساخته‌شده و یادعلی به‌خوبی از پس خلق آن برآمده‌ است. داستان از زاویه‌­دید کودکی روایت می‌شود که برادرش در جنگ دو دست خود را از دست داده. او به همراه عروسک خود -که شخصیتی کاملاً پرداخت‌شده است- به بازسازی جهان بزرگترها می‌پردازد؛ به‌طوری‌که بخش عمده‌ی داستان به این مسئله اختصاص پیدا کرده و به‌این‌ترتیب خواننده، آرام به جهان دیگر شخصیت‌های داستان راه پیدا می‌کند. در پس این بازسازی -که با زبانی کودکانه و لحنی خونسرد روایت می‌شود- غمی بزرگ نهفته است که به این جهان بعد و عمق می‌دهد و خواه‌ناخواه خواننده را  تحت‌تأثیر خود قرار می‌دهد.
مجموعه‌داستان متغیر منصور از آن کتاب­‌هایی است که باید خواند؛ دست‌کم برای از دست ندادن این سه داستان؛ برای از دست‌ندادن سمیره‌ها.


دریافت فایل پی.دی.اف این یادداشت از اینجا

گروه‌ها: اخبار, پیشنهاد ما, تازه‌ها, روزنامه‌ی اعتماد, نقدنامه دسته‌‌ها: پیشنهاد ما, روزنامه‌ی اعتماد, متغیر منصور, نقدنامه, یعقوب یادعلی

تازه ها

ساختار سیال یا مغشوش؟ تحلیل و نقد ساختاری روان‌شناختی داستان «شام شب عید»

«شام شب عید» با دسر کابوس و خیال هم مزه نداشت

یک روز فشرده

مردی در آستانه‌ی فصلی سبز

دلبستگی و رنج

لینک کده

  • دوشنبه | گزیده جستارها و ...
  • ایبنا | خبرگزاری کتاب ایران
  • ایسنا | صفحه‌ی فرهنگ و هنر

پیشنهاد ما

درخت سیاست بار ندارد