بیست رمانی که باید خواند، منتشر شده در هفتهنامهی کرگدن، «دوزخ، برزخ، دوزخ»
ابرهایی که بر من باریدهاند / ۹ / گتسبی بزرگ
بیست رمانی که باید خواند، منتشر شده در هفتهنامهی کرگدن، «در ماتگه حرمان»
ابرهایی که بر من باریدهاند / ۸ / اگر شبی از شبهای زمستان مسافری
بیست رمانی که باید خواند، منتشر شده در هفتهنامهی کرگدن، «داستان من و لودمیلا، در شبی از شبهای تابستان»
ابرهایی که بر من باریدهاند / ۷ / زندگی در پیشِ رو
بیست رمانی که باید خواند، منتشر شده در هفتهنامهی کرگدن، «رستگاری نیست؟ …آری نیست…»
ابرهایی که بر من باریدهاند / ۶ / آئورا
بیست رمانی که باید خواند، منتشر شده در هفتهنامهی کرگدن، «شیطان هم زمانی فرشته بود»
ابرهایی که بر من باریدهاند / ۵ / ۱۹۸۴
بیست رمانی که باید خواند، منتشر شده در هفتهنامهی کرگدن، «ناظر کبیر میپایدت»
درسهایی که از جمال میرصادقی گرفتم
منتشرشده در شمارهی ۹۹ مجلهی بخارا، فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۳ زندگی هرکس پر از آدمهایی است که میآیند و میروند. بعضیهایشان خطی یا ردی خوش یا بد روی زندگی آدم میاندازند و بعضیهای دیگر اثرشان همینقدرها هم نیست؛ انگار نه خانی آمده باشد، و نه خانی رفته. اما توی هر زندگیای هستند معدود کسانی که […]
ابرهایی که بر من باریدهاند / ۴ / مسخ
بیست رمانی که باید خواند، منتشر شده در هفتهنامهی کرگدن، «سلام، حشره!»
سیمای تهران در یک رمان
یادداشتی بر رمان «هشت و چهلوچهار» منتشر شده در تاریخ ۱۴ مرداد ۹۶، روزنامهی شهروند منتقد: برنا مسروری این یادداشت برای افرادی که رمان «هشت و چهل و چهار» نوشته کاوه فولادینسب را نخواندهاند، مناسب نیست. هرچند که لودادن پایان قصه در داستانی که ابتدا و انتهایش به هم گره خورده و تعلیق ندارد، در […]
- « صفحه قبلی
- 1
- …
- 46
- 47
- 48
- 49
- 50
- …
- 54
- صفحه بعد »